نفوذ مجازی در واقعیت شهری
شبکههای اجتماعی از بدو تمدن بشری وجود داشتهاند و پیامدها و دستاوردهای آن چیز جدیدی نیست.
شبکههای اجتماعی کلاسیک دلالت بر امور مختلفی داشتند که کماکان پابرجاست. از تصمیمگیریهای قبیلهای و خانوادگی گرفته تا تصمیمگیریهای جدی سیاسی، مالی و اجتماعی.
اما مفهوم شبکههای اجتماعی مجازی، پدیدهای مدرن است که بهزحمت سن اش به ۲۰ سال میرسد. در مورد پیدایش شبکههای اجتماعی مجازی و مفهوم وب ۲ میتوان سطرها نگاشت اما موضوع این یادداشت سابقه بهکارگیری و همفکری مردم شهر رشت از این شبکهها در سیاستهای جزء و کلانشهری است.
پس از گسترش وب ۲ و نفوذ اینترنت به خانهها کمکم صفحات اجتماعی مجازی با عناوین شهری توسط اشخاص به وجود آمد.
هدفهای این رسانههای غیرحرفهای همواره متفاوت بوده است اما در ابتدا اکثر صفحات در فیسبوک ایجاد و هدف عمده آن تصاویر طبیعت، غذا ، منظره و بیدار کردن حس نوستالژی رشتوندان بود. کمکم صفحات ورزشی مانند صفحه داماش گیلان و سپیدرود رشت که کارکرد هواداری و ورزشی داشت شروع به فعالیت کرد.
شاید بتوان گفت اوایل پیدایش این صفحات به علت مشکلات فیلترینگ، عدم گسترش ارتباطات سیار و همچنین وب بیس بودن (بر پایه صفحات وب) فیسبوک درصد بالایی از مردم را درگیر خود نکرد. اما همچنان نفوذ خود را در دنیای واقعی اثبات میکرد. مثلا در صفحه هواداران باشگاه داماش قرار گذاشته بودند در جایگاه « اچ » تیم محبوب خود را تشویق کنند، که کردند.
حال با گسترش ارتباطات سیار و گوشیهای هوشمند که در همهجا بهراحتی قابلدسترس است، صفحات اینستاگرام و کانالهای تلگرام محبوبیت خاصی دارد که بر کسی پوشیده نیست.
البته اگر از کانالهای تلگرام به علت یکسویه بودن و محتوای غالباً زرد عبور کنیم صفحات اینستاگرامی با محوریت گیلان و رشت بسیار است که هر صفحه طرفداران خاص و بسیار خود را دارد.
کاربرانی که در مورد «همهچیز» نظر میدهند و کوچکترین نکته و نقطهضعفها را متوجه میشوند.
دیگر نمیتوان کاری در شهر کرد که کسی نسبت به آن حساس نشود. مثال نقاشیهای دیواری، نو پردازی مناظر، متریال های استفادهشده در پیاده راه مرکز شهر رشت، نحوه اجرای خط ویژه اتوبوس و …
این مقوله مدیران و مسئولین شهری را نیز علاقهمند به حضور در شبکههای اجتماعی مجازی کرد که در آن حجم زیادی از پیشنهادها، انتقادات و گاهی فحاشی بهوفور یافت میشود.
در مورد مسئله اخیر شورای شهر کلانشهر رشت و موضوع استیضاح شهردار نیز بار دیگر نظرات بسیاری مطرح شد و برآیند کلی آن حمایت از ماندگاری دکتر ثابتقدم بر مسند شهرداری بود. مسئلهای که با توجه به تغییرات صورت گرفته در چهره شهر عجیب به نظر نمیآمد.
این بار برخلاف رویهی معمول، اکثر شهروندان راه توهین را پیش نگرفتند و بارها دیالوگ برقرار کردند. این واکنشها پدیدهای جدید است و میتوان گفت برای اولین بار در شهر رشت رخ داد.
موضوعی که شاید اکثر اعضای محترم شورای اسلامی شهر رشت را مجاب کرد که جایگاه فعلی شهردار جوان را دستخوش تغییر نکنند.
درست است که جامعه مجازی آسیبهای خاص خودش را دارد و پر است از نظرات احساسی و سطحی اما باید قبول کنیم نمودی است از جامعهی کمحوصلهی ما.
جوانانی که دیگر حتی طاقت ۲ دقیقه موسیقی بدون کلام را هم ندارند. و البته نباید غافل شد که همین جوانان کمطاقت هستند که دیگر بهواسطهی ارتباطات گسترده مجازی شهردار شهر و اعضای شورای شهر خود را میشناسند، نظر میدهند و سطرها در مورد مزایا و معایب پروژههای مختلف نظر گفتوگو میکنند. حتی در لابهلای کامنت ها قرار میگذراند که در جریان برگزاری پنجمین دوره انتخابات شورای شهر انتخاب و حضوری بهتر داشته باشند. یا در برنامههای سازمانهای مردمنهاد محیط زیستی شرکت میکنند و باجان و دل برای شهرشان عرق میریزند.
پاسخ به این سوال کمی سخت است، با توجه به سیاست متفاوت دولتها در این زمینه نمیتوان پاسخ قطعی داد اما با پیشفرض ادامه حمایتهای دولت آینده مانند رئیس دولت تدبیر و امید، از عدم فیلترینگ شبکههای اجتماعی مجازی میتوان این سرمایه عظیم اجتماعی را هدایت کرد و از مشارکت و دخالت افراد جامعه بهمنظور افزایش سازگاری اجتماع و تقویت امنیت اجتماعی که زمینهساز توسعه پایدار جامعه است بهره برد.
چون مشارکت عمومی به شهروندان فرصت می دهد تا در تعیین سرنوشت و ساختن آینده خود سهیم باشند.